ادامه ی مقاله کاریکلماتور چیست از پست قبلی
تهیه و تنظیم مجتبی اهتمامی
قبض آب را که دید برق از سرش پرید .
کشاورز عصبانی ، بادمجان را زیر چشم می کارد .
عشق های آبکی ، در تابستان زود تبخیر می شود .
فردا اولین روز از بقیه عمر شماست .
بابت بدهی اش ، تصمیم گرفت آینده اش را پیش فروش کند .
آنچه هستید ، شما را بهتر معرفی می کند تا آنچه می گویید .
زندگی بدون عشق ، مثل پیژامه بدون کش است .
آرایشگر مدعی شد که از او سرشناس تر کسی نیست .
بعضي از كشور ها وسايل ارتباط جمعي دارند و بعضي ها وسايل اغفال جمعي .
در جدال اعداد ، اين صفر ها هستند كه بي طرفند !
طناب دار و صندلي به يك اندازه مقصرند .
در زندگي بعضي ها هم نفس هستند و بعضي ها هم قفس .
روان شناس ها و وكيلان زبان گراني دارند .
خود گوي و خود خند اي هنرمند ، اين است طنز هدفمند !
بعضي ها محو قدرتند و بعضي ها در پي حذف آن .
قند خون مزه تلخي به زندگي مي دهد .
از تجمع نجواها ، فرياد متولد مي شود .
به خاطر پايمال كردن حقوق ديگران ، كفش هايش را محاكمه كردند .
مشكلات قابل حل زندگي را طلاق منحل مي كند .
با هنر ها در مجلس هستند و بي هنر ها در دفتر طنز بچه مشد .
آنهايي كه زبانشان دراز است ، شخصيتي كوتاه دارند .
بجز آدم پاي دار ، همه بيدارند .
گاهي نگاهم در خيابان چشمانش راهپيمايي مي كند .
بيهوده متاز ، مقصد همه خاك است .
بعضي ها اهل دلند و بعضي ها تنديسي از خاك و گل .
هر آدم خوب گذشته اي دارد و هر آدم گناهكار آينده اي .
فرياد كشيدني است اما كمتر وزن مي شود .
بعضي ها به عرض زندگي فكر مي كنند و بعضي ها به طول آن .
سر شناس تر از آرايشگر ها كسي را نمي شناسم .
هميشه درست مي گويم اما نمي دانم چرا حق با ديگران است .
باطري خورشيد شبها زير شارژر ماه است .
بچه هاي فقير فقط در زنگ انشاء به كنار دريا مي روند .
هر داغي ، سرد مي شود اما هيچ پخته اي خام نخواهد شد .